اتحاد ملی و انسجام اسلامی |
اعلام اتحاد ملی و انسجام اسلامی به عنوان شعار سال 1386 از سوی رهبری متضمن دو محور و مقوله اساسی در مسیر حرکت تکاملی نظام جمهوری اسلامی به شمار می آید.
رویکرد داخلی و مربوط به مرزهای جغرافیای سیاسی جمهوری اسلامی ایران و اقوام و گروههای اجتماعی و سیاسی موجود در درون آن
رویکرد برون مرزی و معطوف به اتحاد و انسجام ملل مسلمان و امت واحد اسلامی است . شناخت شرایط حاکم بر فضای داخلی و برون مرزی ما را در مدیریت هر چه موفق تر و پویاتر این امر یاری کرده و مجوزی برای ترویج دستاوردهای انقلاب اسلامی خواهد بود. واضح است که معمار انقلاب براساس درایت و درک عمیق و درست از شرایط داخلی و خارجی بویژه داخلی هر ساله با اعلام نامی برنامه و الگو کاری را در طول سال برای دولت و آحاد مردم طرح ریزی می نمایند.
رهبری با این نامگذاری خواسته اند خط کشی ها و چارچوب های خود ساخته احزاب و گروه های مختلف سیاسی را از سر راه بردارند تا کشور بتواند از تمام ظرفیت های فکری مالی و... ایرانیان داخل و خارج کشور استفاده تمام و کمال برد. در این میان برخی افراد و گروه ها مسئولیت بسیار سنگین تری دارند.
صدا و سیما امامان جمعه نمایندگی های رهبری شورای نگهبان و نیروهای مسلح در اهتمام عملی به اتحاد و انسجام مسئولیت ویژه ای دارا می باشند بویژه روحانیت مخاطب خاص و یک نهاد کاملا ریشه دار دینی و گسترده تاریخی با رسالتهایی تعریف شده از متن دین و شریعت به مسئله اتحاد و انسجام به عنوان یک رسالت این نظر را داشته باشند. ارزیابی دقیق مبتنی بر عقل و خرد جمعی از میزان رضایتمندی یا عدم رضایت مردم از وضعیت موجود یکی از شرایط ترویج دستاوردهای انقلاب اسلامی است .
بی شک برآوردن شدن انتظارات اکثریت اقوام یا گروهها و اقلیتهای مذهبی و دینی که در به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی نقش داشته اند پایه های امنیت و ثبات اقتدار ملی را از استحکام قوی تری برخوردار خواهد کرد. اگر این مشارکت به هر دلیلی کاهش یابد راه نفوذ اجانب جهت دخالت در سرنوشت ملی این ملت گشوده می شود و تلاش آنها را به منظور ایجاد بحران به خود معطوف کرده و امنیت ملی ما را خدشه دار خواهد کرد. اما در فضای آرام اتحاد و همبستگی ملی مطالبات آحاد ملت از هر دسته و گروه و مرام و مکتب در چارچوب قانون اساسی که متضمن حقوق حقه همه ملت ایران است پاسخ داده می شود. جمهوریت این نظام با تامین خواسته های مشروع ملت که در چارچوب قانون اساسی طرح می شود برآورده خواهد گردید و اسلامیت آن نیز برپایه اعتقادات ریشه دار مردم ایران زمین استوار خواهد شد.
لذا این واژه مکمل یکدیگر بوده و در تکاپوی پاسخ به نیازهای اساسی ملت می باشند و نباید هیچیک از این دو عنصر به فراموشی سپرده شده و یا یکی بر دیگر ترجیح داشته باشد. دستاوردهای عظیم ملت ایران در طول تاریخ ورای تمامی هزینه های پرداخت شده (جان مال و....) ارزشی فراتر از اندیشه و سلیقه فرد یا گروه و یا جریانهای سیاسی یافته اند. فلذا به پاس صیانت از این همه جانفشانی شایسته است که اتحاد ملی را جدی تر و ملموس تر از همیشه گرامی بداریم تا وحدت این واژه مقدس تجلی عینی تر و با شکوه تری پیدا کند.
در این صورت می توان امیدوار بود که ملت انقلابی ایران با تحمل تمامی ناملایمات بعد از انقلاب همچنان در کسب مدارج ترقی توسعه رفاه آزادی و جمهوری اسلامی تاکید دارد.
ملت آزادیخواه ایران با شعار نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی علاقمندی اش را به رهایی از استعمار و استثمار به پشتوانه انقلابی عظیم به ثبت رساند و اثبات کرد که بدون وابستگی به قدرتهای استکباری و با تکیه بر اعتقادات اصیل اسلامی و با درایت خویشتن می توان مبارزه ای نفس گیر اما پیروزمندانه را به نمایش گذاشت و به تمام مردم مظلوم جهان به ویژه مسلمانان ابلاغ کرد که می توان با تاسی به ملت ایران بر علیه حکومت های جبار قیام کرده حکومت اسلامی مبتنی بر اراده آحاد ملت برپا کرد و تولید صنعتی سوخت هسته ای حاصل چنین فرایندی است و از چکاد این افتخار ملی آزادی خواهی به عزت طلبی و صلح دوستی را در سرتاسرگیتی از عمق جان فریاد کرد. در این راستا رسانه ها رسالتی سنگین تر بر دوش دارند وحدت و اتحاد ملی موضوعی نیست که براحتی و بی تفاوتی از کنار آن توان گذشت به اعتقاد نخبگان کلیه اقشار مردم باید پای بند این شعار و لوازم آن باشند.
پایبندی به ضرورت اتحاد ملی و لوازم آن
گام نخست در تقویت پایه ها و مظاهر اتحاد و انسجام ملی و اسلامی ایمان به ضرورت و پای بندی به لوازم آن می باشد.
اتحاد یک ملت در برابر مشکلات و خطرات مسئولیت ها و اهداف و انسجام جامعه و دولت و بلکه امت و برای دستیابی به برنامه و آرمان ها نیازی فراگیر و ثابت است . این مهم رسالت ایجاد و تقویت وحدت و گسترش و تعمیق انسجام و هماهنگی را پدید آورده و روحانیون و عالمان این مخاطبان اصلی و ویژه این رسالت می باشند. ایمان به این رسالت شرط راه است چرا که اگر صیغه اصلی برخی شعارها بعد تبلیغی آن است و طرح آن موضوعیت دارد اما امری که رسالت یک جامعه یا قشر و گروه به شمار می رود نمی تواند امری شعاری و ظاهری باشد.
اگر قرآن کریم پیامبر اکرم (ص ) را که رسالت تبلیغ دین و نشر شریعت را برعهده دارد مومن به آنچه بر او نازل شده می شمارد از این رو است که چه کسی شایسته تر از خود پیامبر(ص ) به ایمانی که دیگران را به آن فرا می خواند و هم از آن رو که تا ایمان به رسالت خود نداشته باشد چگونه می تواند دیگران را به آن فراخواند و به لوازم آن پای بند باشد
اگر استعمارگران سیادت و ریاست خود را در تفرقه ملت ها می جویند اما باید ایمان داشته باشیم که راهی جز این اصل اسلامی نداریم و عزت و کرامت و بقای ما و حتی هدایت « ناس » و تبلیغ درست دین از این مسیر روشن ولی دشوار می گذرد.
دعوت به وحدت و انسجام منوط به ایمان به آن و پای بندی به لوازم آن است .
تبیین درست و تفسیر جامع
گام دیگر ارائه درست و تفسیر جامع این شعار و راهبرد اساسی است . اگر اصل اتحاد ملی و انسجام اسلامی درست تبیین نشود و در مقام عمل بر زمینه ها و لوازم آن تاکید نگردد تا جایی که هر کس خود را محور آن بداند و بشمارد می تواند خود عرصه ای برای تضعیف اتحاد و کمرنگی انسجام گردد. برای پدیداری اتحاد ملی نیاز به تفاهم ملی است . تفاهم همواره براساس محوریت عناصر مشترکی است که مورد پذیرش طرف های متفاهم باشد. اتخاذ عناصر و اصول مشترک جز با تنازل از برخی امور فرعی امکان ندارد. اگر بنابراین باشد که همه راه ها به « من » ختم شود قهرا تنازل مفهومی در حد لفظ باقی خواهد ماند. روحانیت هم باید مبانی زمینه ها و عوامل اتحاد و انسجام را باز نماید و هم به لوازم آن توجه دهد. و هم در مقام آسیب شناسی به چالش ها و آفت های فکری و اخلاقی آن را یادآور شود.
یک وجه آشکار خودپسندی و استکبار و جهل این است که اصل همه با من جایگزین شعار « همه با هم » شود و به جای تنازل و « تفاهم » مومنانه تنازع جاهلانه شنید. اینها را باید برای جامعه بویژه آنان که از نفوذ و قدرت بیشتری برخوردارند باز گفت و مظاهر و مصادیق آن راه به گونه ای که خود منشا کشمکش نباشد نشان داد.
برای مردم نه در برابر مردم
روحانیت نهادی است که در اصل همراه مردم است و نه در مقابل و طرف با آنان از متن جامعه برخاسته در میان آنان زندگی می کند و باید شریک غم و شادی آنان باشد.
روحانیت تنها با جهل و ستم نفاق و فساد و گناه دشمنان اسلام و ایران و کسانی که به منافع ملت پشت می کنند مخالفت دارد و به هیچ چیز به اندازه منافع اسلام و مسلمین نمی تواند بها دهد و این تعبیر دیگر از وجهه مردمی روحانیت است . یک ویژگی آشکار حضرت امام خمینی (ره ) همین بود که به رغم آن جایگاه رفیع و قدرت نفوذ در عمل چنان رفتار کرد که باور و درک عمومی جامعه همواره او را در کنار و در متن خود می دید و احساس می کرد. اینکه قرآن کریم در فراخوانی جامعه جاهلی به پذیرش رسالت پیامبر اکرم (ص ) از جمله این ویژگی حضرت توجه می دهد که پیامبری از خود شما یا پیامبری از میان خودشان از جمله ناظر به همین ویژگی است که در متن جامعه و با هویت عناصری از توده مردم شکل گیرد.
روحانیت برای کردار و گفتار خود هر چقدر بر گستره و ژرفایی این باور عمومی بیفزاید بیشتر می تواند مایه اتحاد جامعه و عامل انسجام نیروها و دستگاه ها باشد.
اتحاد طرح ملی
در زندگی هر مسلمانی جاذبه و دافعه یک اصل به شمار می رود. نظام سیاسی و اجتماعی نیز چنین است روحانیت هم از این اصل مستثنا نیست . اما به عللی در شرایط فعلی هر چند عارضی و مقطعی روحانیت بیش از عامل دفع نیازمند عامل جذب است . یک پایه مهم ایجاد اتحاد و همدلی انسجام و همکاری اسلامی و نیز داشتن روحیه و رفتار و اخلاق خوب است . خاستگاه اصلی این اصل در نظام هدایت و ارشاد خلق همان سبقت « رحمت » خداوند بر « غضب » او می باشد. انبیا مظهر سبقت رحمت خدای تعالی بر غضب او بودند. عالمان دین نیز که ورثه پیامبرانند باید چنین باشند.
روحانیت عامل تقویت اتحاد و انسجام است . بعضا محور آن چون دارای شرح صدر و بردباری فکری و اخلاقی و رفتاری می باشد در غیر این صورت فرد روحانی نخواهد بود. اتحاد که از آن سخن می رود. در محدوده مرزهای کشور یک طرح ملی و در عرصه جوامع اسلامی یک طرح فراملی است . در طرحهای ملی و فراملی بخشی اندیشیدن و سهم خواهی منطقه ای امری بی معناست . باید دید مجموع در سطح مورد نظر چه دستاوردی خواهد داشت .
اصل اتحاد و انسجام می بایستی رسالت نخست باشد و راهبرد « اتحاد ملی و انسجام اسلامی » مبتنی بر شرح صدر و جذب است . بهوش باید بود که تازه واردان و خود محوران با چنین راهبردی سازگاری نخواهند داشت حتی اگر شعار سال باشد.
سخن آخر
این موضوع (اتحاد ملی و انسجام اسلامی ) از آغاز انقلاب و پیروزی آن در نگاه رهبر کبیر انقلاب و نظام یک راهبرد مهم و یک رسالت اسلامی و انقلابی به شمار میرفته است نمی توان به آن در محدوده یک شعار برای یک سال نگریست اما این اعلام نشان از ضرورت نخست آن در شرایط کنونی دارد و طبیعتا تمام نیروهای انقلابی و اسلامی در داخل و خارج باید به این راهبرد بیش از پیش توجه داشته و پای بندی خود را به لوازم آن نشان دهند و نیز از هرگونه تفسیر به رای و نگاه های خود محورانه همراه با تنگ نظری و نگاه منفعت طلبانه درباره آن پرهیز کنند.
در سایه اتحاد و انسجام باید جریاناتی که مانع همدلی و اتحاد مسلمانان بوده و جز خودمحوری و حذف دیگران به طرح دیگری نمی اندیشند منزوی شده و فرصت ظهور و بروز از آنان گرفته شود.
راهبرد « اتحاد ملی و انسجام اسلامی » مبتنی بر شرح صدر و جذب است . تنگ نظری و حذف نیروها از جمله با میدان یافتن تازه واردان و خود محوری و حذف دیگران با چنین راهبردی سازگاری ندارد حتی اگر شعار سال باشد. سزاست که اتحاد ملی را نیز جدی تر و ملموس تر از همیشه گرامی بداریم تا وحدت این واژه مقدس تجلی عینی تر و با شکوه تری پیدا کند. در این برهه حساس وظیفه علما و دانشمندان و روشنفکران اقتضا می کند که راهکارهای موثر در جهت ایجاد وحدت ملی و انسجام اسلامی را پیش روی مسلمانان آگاه قرار داده و سپس منشور وحدت اسلامی را با توجه به نیاز اصلی جهان اسلام یعنی وحدت و انسجام طراحی نمایند.